هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم …
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم ……..
از آن زمان که فتنهء چشمت به من رسید …
ایمن ز شر فتنهء آخر زمان شدم ……..
دوشم نوید داد عنایت که حافظا …
باز آ که من به عفو گناهت ضمان شدم
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح | ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم …
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم ……..
از آن زمان که فتنهء چشمت به من رسید …
ایمن ز شر فتنهء آخر زمان شدم ……..
دوشم نوید داد عنایت که حافظا …
باز آ که من به عفو گناهت ضمان شدم