

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح | ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
How unfortunate are those who have no patience.
چه بینوایند آنان که بردبار نیستند.
عشق آرام بخش است ، مثل آفتاب پس از باران ( ویلیام شکسپیر )
یاخجی اولمیاندا الیندن گئدیر
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندی اش
کس نتواند که به جای آورد
( سعدی )
رفقا هوا سرد شده ، یه کم بیشتر هوای حیوانات رو داشته باشیم ، غذایی پناه گاهی محبتی ، هر چیز که میتونیم از حیوانات دریغ نکنیم .
فرمان نافذ خدا چون ارادهء خلقت چیزی کند ، به محض اینکه گوید موجود باش ، بلافاصله موجود خواهد شد . پس پاک و منزه است خدائی که ملک و ملکوت هر چیزی به دست اوست ، و به سوی او بازگردانده می شویم . ( آیات ۸۲ و ۸۳ سوره یس )
پروردگار به بندگان لطف و محبت بسیار دارد، روزی می دهد هر که را بخواهد ، و او توانای مطلق و مقتدر و غالب است . سوره شوری آیه ۱۹
خیلی چیزها از ما گرفته شده ، ولی خوشبختانه هنوز انسانیت را داریم ، باور کنیم کارها را می توان به وسیله انسانیت حل کرد، هزینه ای ندارد ، به جایی یا کسی هم قرار نیست مراجعه کنیم ، ما همه چیز را درون خود داریم ، کافی است آن آبشن را فعال و تقویت کنیم ، به همین سادگی ، آنگاه گلستان شدن آتش بر ابراهیم را به چشم خود خواهیم دید.
ای کسانی که ایمان آورده اید ، چرا چیزی به زبان می گوئید ، که در عمل خلاف آن می کنید . سوره صف آیه ۲
دعاهایی که نمیدانیم از طرف کیست ما را حفظ میکند ، مواظب دل مردم باشیم ، خدای نکرده ، آه و نفرین ها هم میتواند براحتی ما را نابود کند.
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم …
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم ……..
از آن زمان که فتنهء چشمت به من رسید …
ایمن ز شر فتنهء آخر زمان شدم ……..
دوشم نوید داد عنایت که حافظا …
باز آ که من به عفو گناهت ضمان شدم
آرزویم اینست : آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست ( سهراب سپهری )
بدرستیکه که خداوند به مردم ظلم نمی کند ، اما مردم خودشان در حق خودشان ظلم می کنند . سوره یونس آیه ۴۴
تو بر سخنان آنان صبر کن ، و از بندهء ما داوود یاد کن که بسیار نیرومند بود و دائم به درگاه ما توبه و انابه می کرد. سوره ص آیه ۱۷
نقطه و دایره و قطره و دریاست یکی
خودپرستان جهان ما و منی ساخته اند
( صائب تبریزی )
خودنمائی کار ما را در گره انداخته ست
قطره چون برداشت دست از خویش ، دریا می شود
( صائب تبریزی )
خانه اهل تعلق شاهراه حادثه ست
دزد هرگز در کمین خانهء درویش نیست
( صائب تبریزی )
دو یار زیرک و از بادهء کهن دو منی
فراغتی و کتابی و گوشهء چمنی
من این مقام به دنیا و آخرت ندهم
اگر چه در پی ام افتند هر دم انجمنی
هر آنکه کنج قناعت به گنج دنیا داد
فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی
( حافظ )
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام بادهء گلگون خراب کن
( حافظ )
ارزش زندگی رو باید از کسی پرسید که قرار نیست طلوع صبح فردا رو ببینه ، چه چیزی به سر ما اومده ، چرا قدر زندگی رو نمیدونیم ، چرا شاد نیستیم ، چرا از داشته ها لذت نمی بریم ، خیلی ها در گذشته و حتی زمان حال ، با داشته های خیلی کمتر از ما ، شاد بوده و هستن ، رفقا بد جوری داریم مسیر رو اشتباه میریم ، بیاین مسیر زندگی رو عوض کنیم ، تا روی خوشش رو به ما نشون بده .
بر آنچه می گذرد دل منه ، که دجله بسی
پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست بر آید چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد
( سعدی )
منم که شهرهء شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن
( حافظ )
ما حاصل عمری به دمی بفروشیم
صد خرمن شادی به غمی بفروشیم
در یک دم اگر هزار جان دست دهد
در حال به خاک قدمی بفروشیم
( سعدی )
اگر در گذشته کارهای خوبی انجام داده ایم و الان در پناه حیات معنوی آن کارها ، زندگی می کنیم ، در تدارک کارهای خیر جدید باشیم ، آنها گنج بی پایان نیستند ، و خواسته یا ناخواسته صرف زندگی می شوند.
ای که با سلسلهء زلف دراز آمده ای
فرصتت باد که دیوانه نواز آمده ای
ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت
چون بپرسیدن ارباب نیاز آمده ای
پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ
چون به هر حال برازندهء ناز آمده ای
( حافظ )
معجزه ، برای آنان که ، به آن اعتقاد دارند ، اتفاق می افتد.
اگر به این اعتقاد داشته باشیم که : ( همه چیز درسته ) ، دیگه حسرت و پشیمانی و حسادت و حرص از ما فاصله میگیرن ، از بی نهایت اموری که توی کائنات وجود داره، وقتی به حکمت یکیش پی میبریم ، آروم میشیم و کیف میکنیم، دوستان همه امور حکمت دارند ، پس آرامش داشته باشیم و از زندگی لذت ببریم.
دوست داشتن و عشق بزرگترین موهبت الهیست، به دوست داشتن خودتأن و به کسانی که دوستتان دارند، ارزش بدهید، و قدر دان این گنج عظیم الهی باشید، نگذارید عشق از شما قهر کند.
افکار و اعمال خوب خود را گسترش دهید و آنها را انبار نکنید، وقت آتش سوزی، گندمهایی که در انبار هستند ، میسوزند ، اما گندمهایی که کاشته شده اند ، هرگز.
رفتار ما در این زندگی ، مشابه رفتار کسی است که او را برای ماموریت مهمی به جایی فرستاده اند و برای او در هتلی با تمامی امکانات جا گرفته اند ، و او آنقدر مشغول خورد و خوراک و استراحت و خدمه هتل شده که ماموریت کلا یادش رفته است.
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن …
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن …
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم …
که در طریقت ما کافریست رنجیدن …
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات …
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن