هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم … هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم …….. اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود … در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم …….. آن روز بر دلم در معنی گشوده شد … کز ساکنان درگه پیر مغان شدم …….. من پیر سال و ماه نیم یار بی وفاست … بر من چو عمر می گذرد پیر از آن شدم …….. دوشم نوید داد عنایت که حافظا … باز آ که من به عفو گناهت ضمان شدم
I visited a lot of website but I think this one contains something extra in it in it
I consider something really interesting about your blog so I saved to fav.