آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست …

عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی ……..

خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهم …

کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی ……..

گریهء حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق …

کاندرین دریا نماید هفت دریا شبنمی

( حافظ )